بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی
بیداری اسلامی و حمایت از جنبش 99%
درباره وبلاگ


این وبلاگ بر آن هست تا جنبش بیداری اسلامی در سراسر دنیا را حمایت کند پس با ما همراه باشید.

پيوندها
افزایش تضمینی بازدید - افزایش پیج رنک
چاپار
سنگر دفاع از آرمانها
دانلود رایگان
ردیاب خودرو

تبادل صحبتهای ناگفته
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی و آدرس ellahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 60844
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


فال امروز


<-PollName->

<-PollItems->

Check Page Rank of your Web site pages instantly:

This page rank checking tool is powered by Page Rank Checker service

نويسندگان
علی علیکرمی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 9:19 :: نويسنده : علی علیکرمی

 

ایرا ن  عزیز در همه اعصار بوده است

با اقتدار و  شوکت بسیار بوده  است

(نا برده  رنج گنج میسّر نمیشود)

در گوش او ز سعدی شیراز بوده است

رهپوی راه علم به آفاق  بوده است

در نشر علم  شهپر پرواز  بوده است

ژاژ است این که در طلب بمب هسته ایست

یا در پی حمایت اشرار بوده است

یک گام برخلاف صداقت نرفته است

بر طبق پادمان همه کار بوده  است

  توشیح: ( انرژی هسته ای حق مسلّم ماست) 

 
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 8:58 :: نويسنده : علی علیکرمی

سید حسن نصرالله در سال 1960 در شهرک البازوریه واقع در 10 کیلومتری شرق بیروت به دنیا آمد
 

 و به دلیل فشار‌های اقتصادی جنوب لبنان به همراه خانواده به بیروت مهاجرت کرد و در حاشیه پایتخت در محله کرنتینا سکنی گزید.

خودش می‌گوید در کودکی شال مشکی و بلند مادر بزرگش را دور سر می‌پیچانده و به حاضران می‌گفته من روحانی هستم، پشت سرم نماز بخوانید. شخصیت نصرالله در محله کرنتینا شکل گرفت.

وی در نوجوانی در نزد پدرش در مغازه میوه‌فروشی کار می‌کرده. سید برخلاف دوستانش که همیشه راهی زمین‌های فوتبال و سواحل توریستی بیروت بودند، به مناطق مجاور کرنتینا همانند، ‌النبعه، سن الفیل و برج حمود می‌رفت تا از فضای معنوی مساجد آنها استفاده کند.

سیدحسن از کودکی علاقه فراوانی به مطالعه داشت و در زمینه دین مطالعات زیادی انجام داده است. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های کوی النجاح و سن الفیل پشت‌سر گذاشت و ‌همزمان با جنگ‌های داخلی لبنان به اتفاق خانواده به بازوریه زادگاه خود بازگشت و در شهر صور دوران دبیرستان را تمام کرد.

جنبش‌های چپ مارکسیستی و کمونیستی در آن دوران در البازوریه بسیار فعال بودند اما وی به جنبش اسلامی امل که امام موسی‌صدر آن را در لبنان پایه‌ریزی کرده بود، پیوست. دیری نگذشت که سیدحسن به عنوان نماینده امل در البازوریه فعالیت سیاسی‌اش را گسترش داد.

او در مسجد صدر شهر صور با یک روحانی مدرس علوم دینی به نام سیدمحمد الغروی آشنا شد و با کمک او برای ادامه تحصیلات حوزوی به نجف رفت. در آنجا نصرالله سراغ آیت‌الله سیدمحمد باقر صدر را گرفت اما او را به شخصی به نام سیدعباس موسوی معرفی کردند و در اولین دیدارش با موسوی در ابتدای گفت‌وگو سعی کرد از لهجه لبنانی دوری کند و با عربی فصیح صحبتش را آغاز کرد.

نصرالله تحصیلاتش را در نجف نزد موسوی و آیت‌الله صدر ادامه داد و در سال 1978 مقدمات را به پایان رساند. در این دوران در کشور عراق تحولات سیاسی و امنیتی فراگیر شده‌بود. در این تحولات طلاب علوم دینی حوزه نجف همواره تحت تعقیب بودند. طلبه‌های لبنانی نیز در این دوران با اتهامات مختلفی از جمله همکاری با حزب الدعوه عراق، همکاری با جنبش امل در لبنان و یا ارتباط با حزب بعث حاکم بر سوریه مواجه بودند.

نصرالله به دلیل فشارهای موجود در عراق به لبنان برگشت و در حوزه علمیه بعلبک مشغول به تحصیل و تدریس شد. در کنار تحصیلات حوزوی، سید از آموزش‌های نظامی غافل نماند و دوره‌های مختلف چریکی را پشت‌سر گذاشت. سیدحسن به دلیل توانایی‌ در مدیریت و فرماندهی، به عنوان نماینده جنبش امل در دره بقاع منصوب شد.

در سال 1982 با آغاز اشغال لبنان، جنبش امل به 2 جریان تقسیم شد،‌ جریان اول به رهبری نبیه بری، خواهان قرار‌گرفتن نیروهای جنبش در کنار جبهه نجات ملی بود و جریان دوم که سیدعباس موسوی و سیدحسن نصرالله آن را رهبری می‌کردند، خواستار حفظ نیروهای اصولگرای شیعی و سازماندهی آنها برای رویارویی با اشغالگران اسرائیلی بود.

مهمترین دلیل نیروهای اصولگرای شیعی در ملحق نشدن به نیروهای جبهه نجات ملی وجود شخصیتی چون بشیر جمیل بود. چرا که بشیر جمیل در کنار روابطش با اسرائیل به دنبال ریاست جمهوری لبنان بود. از اینجا بود که هسته‌های اولیه حزب‌الله شکل‌گرفت و با ملحق شدن نیروهای اصولگرا به تشکیلات جدید،‌ این سازمان در ساختار سیاسی - نظامی لبنان عرض اندام کرد.

در ابتدای تشکیل حزب‌الله، سیدحسن 22 ساله بود و به عنوان یک نیروی تبلیغاتی برای جذب جوانان شیعی برای پیوستن به حزب کار می کرد. پس از مدتی وی به سمت معاون دفتر حزب در بیروت در کنار ابراهیم امین السید ایفای مسئولیت کرد تا اینکه معاونت اجرایی حزب که به منظور تنفیذ مصوبات شورای مرکزی حزب الله ایجاد شده بود، تأسیس شد.

نصرالله در این زمان به سمت معاون اجرایی حزب مشغول به کار شد. پس از آن برای ادامه تحصیلات حوزوی راهی قم شد و پس از مدتی به دلیل اختلافات تنش‌زای جنبش امل و حزب‌الله دوباره به لبنان برگشت.

در سال 1992 سیدعباس موسوی دبیرکل حزب الله و استاد سیدحسن به دست صهیونیست‌ها ترور شد. با آمدن نصرالله به صدر حزب، تشکیلات شیعه لبنان از جرگه دفاعی و نظامی امنیتی فراتر رفت و حوزه جدیدی برای حضور حزب الله در ساختار سیاسی لبنان تعریف کرد. به گونه‌ای که در انتخابات پارلمانی لبنان در سال‌های 1996،‌ 2000 و 2005 همواره بر حضور نمایندگان جنبش حزب‌الله در پارلمان افزوده شده است.

پیروزی چشمگیر حزب‌الله به رهبری سید‌حسن و اخراج نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان در سال2000 هیچ وقت از خاطره‌ها فراموش نخواهد شد.

سید حسن نصر الله پس از صبحی الطفیلی و سیدعباس موسوی، سومین دبیرکل حزب‌الله لبنان است و همواره یکی از اهداف اصلی سرویس‌های جاسوسی و تروریستی رژیم صهیونیستی به حساب می‌آید. وی در سال 1997 سیدهادی پسر ارشدش را در رویارویی با نیروهای اسرائیلی در جنوب لبنان از دست داد.

 
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 8:56 :: نويسنده : علی علیکرمی

امیر میرزایی حکمتی که چندی پیش به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا و عضویت در CIA بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد. انتشار این خبر بازتاب‌های مختلفی را در رسانه‌های غربی به ویژه آمریکا داشت.
 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی بیداری اسلامی"، روزنامه واشنگتن پست با این عنوان که "فردی که با سیا همکاری می‌کرد به مرگ محکوم شد" نوشت: در اوج تنش آمریکا و ایران، دادگاهی در تهران فردی که با سیا همکاری داشت را به اعدام محکوم کرد.
 
میرزایی حکمتی که قبلا با نیروی دریایی آمریکا خدمت می‌کرده است قبل از ورود به ایران در افغانستان و عراق آموزشهای ویژه دیده است.
 
خبرگزاری اسوشیتدپرس با پوشش خبری محکوم شدن جاسوس آمریکا به اعدام در تهران نوشت: در حالی فشارهای آمریکا به ایران در مورد پرونده هسته ای بیشتر میشود تهران جاسوس آمریکایی را به اعدام محکوم کرد.
 
اسوشیتدپرس در ادامه گزارش خود به آغاز غنی سازی اورانیوم در فردو اشاره کرد و نوشت: اعلام آغاز غنی سازی اورانیوم توسط ایران و اعلام حکم اعدام برای جاسوس سیا طی دو روز نشان دهنده ادامه سرپیچی ایران از تحریمهای آمریکا است.
 
سرویس آنلاین روزنامه گاردین انگلیس ضمن پوشش این خبر گزارشی نیز در مورد آن نوشته است. گاردین در گزارش خود به حضور حکمتی در پایگاه بگرام در افغانستان قبل از ورود به ایران اشاره کرد و نوشت: پایگاه نظامی بگرام اصلیترین پایگاه نظامی آمریکا در افغانستان است و نیروهای ویژه آمریکا در آن حضور دارند.
 
شبکه خبری رویترز در این باره نوشت: دادگاه انقلاب اسلامی ایران یک فرد آمریکایی-ایرانی را به جرم همکاری با سازمان سیا به اعدام محکوم کرد. البته این حکم باید به تایید دیوان عالی کشور برسد.
 
رویترز نوشت: این اقدام آمریکا در واقع حمله به تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران تلقی میشود.
 
خبرگزاری فرانسه نیز خبر مربوط به حکم اعدام جاسوس آمریکایی را در صدر اخبار خود قرار داد و به بررسی آن پرداخت. خبرگزاری فرانسه در این زمینه نوشت: امیر حکمتی به جرم همکاری با یک دولت متخاصم، جاسوسی برای سازمان سیا و مبادرت به اقدامات تروریستی در ایران به اعدام محکوم شد. این درحالیست که آمریکا خواستار آزادی وی شده است اما ایران آن را رد کرده است.
 
وال استریت ژورنال نیز با پوشش خبری محاکمه جاسوس آمریکا در ایران نوشت: یک آمریکایی به جرم همکاری با سیا در ایران محکوم به مرگ شد.
 
وال استریت ژورنال نوشت: امیر حکمتی ۲۸ ساله در آریزونا متولد شده است و مدتی در نیروی دریایی آمریکا خدمت میکرده است.
وی به جرم عضویت در سازمان سیا و همکاری با دشمنان ایران، محاربه و مفسد فی الارض توسط دادگاهی در تهران به اعدام محکوم شد. این پایگاه خبری در ادامه به تشریح جرم وی پرداخته و معانی اتهامات انتسابی به وی را توضیح داده است.
 
وال استریت ژورنال در پایان گزارشش آورده است: ایران در جولای ۲۰۰۹ نیز سه جاسوس آمریکایی را بازداشت کرده بود اما مدتی بعد آنها را آزاد کرد.
 
پایگاه خبری الجزیره با انتشار عکسی از امیر میرزایی حکمتی در کنار سربازان آمریکایی این خبر را پوشش داده است. الجزیره نوشت: این فرد آمریکایی به جرم جاسوسی در ایران محکوم به اعدام شد.
 
الجزیره همچنین نوشت: دادگاه حکمتی در اوج تحریمهای آمریکا علیه پرونده هسته ای ایران تشکیل شد.
 
پایگاه اسرائیلی هاآرتص نیز با تیتر "وکیل سیا در ایران به اعدام محکوم شد" نوشت: امیر میرزایی حکمتی که ماه گذشته در ایران دستگیر شده بود به جرم عضویت در سازمان اطلاعات آمریکا و منتسب نمودن اقدامات تروریستی به ایران به اعدام محکوم شد.
 
علاوه بر آن پایگاه‌های خبری دیلی میل، تلگراف، نیویورک دیلی و اسکای نیوز نیز این خبر را به نقل از خبرگزاری های فرانسه و اسوشیتدپرس پوشش داده اند.

 
 
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 8:46 :: نويسنده : علی علیکرمی

با بهره برداری از سامانه فرستنده های دیجیتال  ایستگاههای مهارلو - میانرود و شهرک سعدی ، مردم شهرهای شیراز ، کوار و سروستان از این پس می توانند 16 شبکه تلویزیونی و 11 شبکه رادیویی را با کیفیت بالا دریافت کنند .

 


استفاده موثر و بهینه از پهنای باند فرکانسی ، استفاده از شبکه های متعدد در یک منطقه و امکان دریافت صدا و تصویر با کیفیت مطلوب ازمهمترین ویژگی های این سامانه است .
کشفی مدیر کل صدا و سیمای مرکز فارس گفت : این سامانه  34 درصد از جمعیت استان را زیرپوشش قرار می دهد .
معاون توسعه و فناوری سازمان صدا و سیما هم گفت : با راه اندازی این سامانه هم اکنون 50 درصد از مردم کشور از سامانه دیجیتال بهره مند شدند .وی تصریح کرد : بخش های مختلف صدا و سیمای مرکز فارس از جمله صدا، خبر و سیما می توانند از ظرفیت های بالای این سامانه برای برنامه سازی و ارائه مطلوب آن به مخاطبان استفاده کنند .


 


 

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : علی علیکرمی

ولین روزهای بهمن 1365
عملیات کربلای پنج
شلمچه - سه راه مرگ

بر خلاف شب و روز اول، آتش دشمن خیلی سنگین شده بود و این برای امثال من که گول آرامش لحظات اولیه‌ی ورودمان را خورده بودیم، شوکه‌کننده بود. یک آمبولانس تویوتا، مجروح‌های پست امداد را سوار کرد تا به عقب منتقل کند. ماشین پر بود؛ اصلا جای خالی نداشت. مجروح‌ها پس از خداحافظی، در ماشین جای گرفتند. «قاسم گودرزی» که یک پایش را چند ماه قبل در عملیات از دست داده بود و حالا مصنوعی بود، پای دیگرش هم ترکش خورده بود. شیشه‌ی عقب آمبولانس شکسته بود. او به‌زور از آن‌جا سوار شد و روی همان لبه‌ی پنجره نشست. در حالی که می‌خندید، دستش را به طرف ما تکان داد و گفت: خداحافظ بچه‌ها ... ما رفتیم تهرون ...
هنوز آمبولانس چند متری از پست امداد دور نشده و حرف قاسم تمام نشده بود که در مقابل چشمان ناباورمان، گلوله‌ای مستقیم را دیدیم که از سمت چپ، از تانکی عراقی شلیک شد و عجولانه از پهلو، از در عقب پشت راننده وارد شد. در حالی که وحشیانه از طرف دیگر خارج می‌شد، بدن‌های تکه‌تکه را که بعضی در حال سوختن بودند، هرکدام به طرفی پرتاب کرد. صحنه‌ی رقت‌انگیزی بود. با منهدم شدن آمبولانس و در پی آن آتش گرفتنش، امکان جلو رفتن نبود. جالب آن بود که راننده‌ی آمبولانس و پسرخاله‌اش که در کنارش نشسته بود، هر دو سالم به بیرون پرت شدند و توانستند خود را به پست امداد برسانند. اجساد شهدا در جاده پخش شدند و عراق از شادمانی زدن آمبولانس پر از مجروح، با خمپاره‌ی 60 آن‌جا را زیر آتش گرفت تا کسی نتواند جلو برود.
یک آن از همان فاصله‌ی چهل-پنجاه متری، متوجه تکان‌خوردن‌های مشکوک شدم. با خودم گفتم امکان دارد کسی از آنها زنده باشد و به کمک نیاز داشته باشد. بی‌خیال خمپاره‌های افسارگسیخته شدم و با ذکر وجعلنا به طرف آمبولانس دویدم.
کنارش که رسیدم، سریع روی زمین دراز کشیدم. سعی کردم در فرصت اندک، با چشمانم اطراف را بکاوم و هر که را زنده است، پیدا کنم. تنهای تنها، کنار آمبولانسی که می‌سوخت، دراز کشیده بودم، ولی هیچ ندیدم جز تکه‌های بدن که در حال جان دادن بودند؛ دستها، پاها و سرهایی که به اطراف پاشیده بودند. آن‌چه از دور دیده بودم، چیزی نبود جز تکان‌های غیر ارادی دست و پاهای قطع‌شده‌ی شهدایی که بدن‌شان متلاشی بود.

یک دستگاه نفربر پی.ام.پی که جهت آوردن مهمات به جلوترین حد ممکن آمده بود، دقایقی کنار پست امداد توقف کرد تا مجروح‌ها را سوار کنیم. مجروح‌های بد حال را که غالبا دست و پا قطع بودند، سوار آن کردیم. راننده مدام می‌گفت: زود باشین ... فرصت نیست ... الانه که تانکای عراقی بزنند.
ولی ما بدون توجه به حرف او، تا آن‌جا که جا داشت مجروح‌ها را سوار کردیم. حتی آنها را به هم فشار می‌دادیم تا تعداد بیشتری جا شوند. ناله‌ی بیشتر آنها بلند شد، ولی کاری نمی‌شد کرد. معلوم نبود کی وسیله‌ی دیگری برای بردن مجروح‌ها بیاید. خوب که مطمئن شدیم دیگر جایی برای کسی نیست، به‌زور در نفربر را بستیم و از بیرون قفل کردیم. باقی مجروح‌ها به داخل پست امداد رفتند تا همچنان منتظر آمدن آمبولانس بمانند.
نفربر با تکانی از جا کنده شد و به راه افتاد. هر چه سلام و صلوات که به ذهن‌مان رسید، نذر کردیم تا سالم از سه‌راه مرگ رد شود. همین که به سه‌راه رسید، تانکی که همچون گرگی گرسنه در کمین نشسته بود، از سمت چپ به طرفش شلیک کرد.
در مقابل چشمان وحشت‌زده و مبهوت ما، گلوله‌ی مستقیم تانک به پهلوی نفربر خورد، آن را جر داد و با ورود به داخل آن، در جا منفجر شد و نفربر را به کنار خاکریز پرتاب کرد. به دنبال آن، باران خمپاره و توپ بود که باریدن گرفت. به هیچ وجه نمی‌شد کاری کرد. در نفربر از بیرون قفل شده بود و مجروح‌ها که لای همدیگر فشرده بودند، میان آتش می‌سوختند. صدای دل‌خراش جیغ که از حلقوم آنها به هوا برمی‌خاست، تنم را به لرزه انداخت. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم جیغ مرد، این‌گونه سوزاننده باشد.
به زمین و زمان فحش می‌دادم و بیشتر به خودم که هر چه راننده گفت: بسه دیگه ... جا نداره،
به حرفش گوش ندادم و تعداد بیشتری را سوار آن ارابه‌ی آتشین مرگ کردم. حالا خودم را روی سینه‌ی سرد خاکریز ول کرده بودم و همچون کودکان مادرمرده، زار بزنم و هق‌هق بگریم. نه فقط من، همه‌ی بچه‌ها همین احساس را داشتند. دود خاکستری و سیاه همراه با بوی گوشت سوخته، منطقه را پر کرد. آفتاب خیلی زودتر داشت غروب می‌کرد و هوا تاریک می‌شد! قاطی کردم. هذیان می‌گفتم. کنترلم دست خودم نبود. اصلا نمی‌فهمیدم کجا هستم و چه می‌کنم. فقط به صدای جیغ آنها گوش می‌کردم که جلوی چشمانم داشتند می‌سوختند و من فقط تماشاچی بودم.
رو کردم به آسمان. به هر کجا که احساس می‌کردم خدا آن‌جا نشسته و شاهد این اتفاقات است. از ته دل فریاد زدم. چشمانم را بستم، دهانم را باز کردم و ... کفر گفتم. عربده زدم و با های های گریه، گفتم: خدایا ... اگه من رو شهیدم کنی، خیلی نامردی. اون دنیا آبروت رو جلوی شهدا می‌برم. می‌گم که من نمی‌خواستم شهید بشم و این به‌زور من رو شهید کرد ... خدایا، بذار من بمونم، برم توی این تهران خراب¬‌شده، یه ورق کاغذ به‌م بده تا توی اون بگم توی سه‌راه مرگ شلمچه چی گذشت.

شب که شد، نفربر هم از سوختن خسته شد و از نفس افتاد! یعنی دیگر چیزی برای سوختن نداشت. در آن را که باز کردند، یک مشت پودر استخوان سوخته کف آن جمع شده بود. معلوم نبود که چند نفر بودند و کی بودند ... هیچی

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 19:6 :: نويسنده : علی علیکرمی

۲۷/۸/۱۳۹۰نسخه قابل چاپ

سناریوهای محتمل تهدید علیه ایران + جدول

این روزها تهدیدهای آمریكا و رژیم اشغالگر قدس علیه ایران و پاسخ قاطع و محكم رهبر انقلاب اسلامی، تبدیل به تحلیل روز رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی شده است. این تهدیدها در شرایطی عنوان شد كه بسیاری از كارشناسان مسائل خاورمیانه و استراتژیك، وضعیت آمریكا و رژیم صهیونیستی را با وجود وقوع بیداری اسلامی در خاورمیانه، نامناسب و غیر قابل پیش‌بینی ارزیابی می‌كنند. یادداشت زیر از دكتر امیر محبیان، استاد دانشگاه و كارشناس مسائل سیاسی، تهدیدهای نظام سلطه را با توجه به متغیرهای موجود بررسی می‌كند: 

طی سال‌های گذشته، آمریكا و متحدان غربیش به همراه رژیم صهیونیستی سعی كرده‌اند كه احتمال درگیری با ایران را دائماً در بوته‌ی امكان نگهدارند. فضاسازی هماهنگ رسانه‌های غربی علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران، زمینه‌ی بهره‌برداری آنها از این بهانه را برای اعمال فشار بر ایران فراهم آورده است. هر چند كاملاً آشكار است كه فعالیت‌های هسته‌ای ایران صرفاً بهانه و دستاویزی بوده كه آنها به تلاش خود برای رویارویی با تنها رژیمی دامن بزنند كه با ایستادگی در برابر تز نظم نوین جهانی و نیز با تأثیرش بر پیدایش امواج جدید بیداری در كشورهای اسلامی عملاً اقتدار نظام كنونی جهان را به چالش كشیده است. تحلیل حاضر، سناریوی تهدید به جنگ و حمله به ایران و اهداف و امكان آن را مورد واكاوی قرار می‌دهد.
***
مواضع اخیر سران ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و برخی كشورهای غربی علیه ایران كه فشارهای جدیدی را به بهانه‌ی گزارش آمانو بر ایران وارد آورده‌اند و حتی بر طبل جنگ هم ‌كوبیده‌اند، در دوران ریاست‌جمهوری اوباما نیز سخنان جدیدی نیست. چنان‌چه در 25 سپتامبر 2009 در نشست كشورهای صنعتی غربی (جی20) در پیتسبورگ، باراك اوباما و سران انگلیس و فرانسه از وجود تسهیلات اتمی مخفی ایران در دل كوه‌های جنوب تهران خبر دادند و مدتی نیز به جنجال تبلیغاتی درباره‌ی آن دامن زدند.
ایران در آن هنگام برای خنثی‌سازی تبلیغات غربی‌ها اعلام كرد كه به بازرسان سازمان ملل اجازه‌ی بازدید از نقاط اعلام شده را می‌دهد. زمان‌بندی تبلیغات غربی‌ها هم جالب بود؛ آنان این سخنان در 25 سپتامبر و در حالی ابراز كردند كه قرار بود در 1 اكتبر 2009 گفت‌وگوهای مستقیم ایران با كشورهای غربی طبق برنامه آغاز شود. این بازی تبلیغاتی غربی‌ها البته بی‌پاسخ نماند و ایران نیز هم‌زمان با روز «یوم كیپور»* كه جشن اسرائیلی‌ها است، آزمایش برنامه‌ی موشكی خود را اجرا كرد و شادی جشن صهیونیست‌ها را در كام آنان به تلخی مبدل ساخت.
مطالعه‌ی رفتارها و تحلیل‌های اسرائیلی‌ها و غربی‌ها در قبال ایران نشان می‌دهد كه رفتار فعلی آنها بر اساس امیدها و نگرانی‌های آنها شكل گرفته است:

نقاط امید غربی‌ها در قبال ایران
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آنان ایران را كشوری با تركیب قومیتی متكثر می‌دانند و در همین راستا سعی كرده‌اند كه ناامنی را در مرزهای ایران و در نقاط تماس قومیت‌های ایرانی با همسایگان پدید آورند یا تشدید كنند. پدیدآوری و حمایت از مواردی همچون ریگی در شرق و پژاك در غرب در همین راستا بوده است.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آنان چشم امید به تحولات درونی همسو با خواسته‌های خود یا آشوب‌هایی داشته و دارند كه كنترل را از دست دولت مركزی ایران خارج كند؛ رسانه‌های غربی در همین راستا آشوب‌هایی مانند اتفاقات سال 1388 ایران را تقویت كردند.

نقاط نگرانی غربی‌ها در مورد ایران
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif گسترش نفوذ ایران در منطقه و رشد بیداری اسلامی كه عملاً بخش اعظم متحدان آمریكا و كشورهای محافظه‌كار منطقه را كه با ایران شدیداً مسئله‌دار بودند؛ یا سرنگون كرد یا شدیداً تهدید به سرگونی را برای آنان به همراه آورد.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif عدم تأثیر قابل توجه و ناتوانی در بازدارندگی مورد انتظار از تحریم‌ها
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ارتباط بسیار نزدیك و عقیدتی ایران با حزب‌الله كه به صورت نگرانی از پشتیبانی حزب‌الله توسط ایران ابراز شد.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ارتباط نزدیك ایران و سوریه
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif رشد قدرت نظامی ایران علیرغم تحریم‌ها كه به صورت نگرانی از مانورها و تحركات نظامی ایران كه اسرائیل را تهدید می‌كند، بیان شد.

اقدامات انجام گرفته و نتایج
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif نقاط امید غربی‌ها و اسرائیل در مناطق مرزی با دستگیری ریگی و سركوب پژاك به ناامیدی مطلق یا حداقل نسبی تبدیل شد و ایران در این زمینه بازی موفقی را اجرا كرد.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif غربی‌ها برای محدود كردن حزب‌الله و قطع رابطه‌ی ایران با سوریه، حركت اپوزیسیون در سوریه را فرصت دانسته‌اند و می‌كوشند تا با سرنگونی بشار اسد، هم ارتباط ایران با سوریه را از میان ببرند و هم پل حمایت ایران از حزب‌الله را تخریب كنند و عملاً حزب‌الله را نیز تحت فشار قرار دهند. آنها با این تصور كه دلیل بقای بشار اسد تاكنون هدایت‌ها و مدیریت ایران بوده است، تلاش كرده‌اند با طرح بحث ترور یكی از فرماندهان سپاه قدس، عملاً تحرك او را به حداقل كاهش دهند و مدیریت اوضاع در سوریه را از پشتیبانی فكری و عملیاتی كه از دیدگاه آنها تجربیات ارزنده‌ای در كنترل آشوب‌های گسترده‌ی پس از انتخابات 1388 ایران دارد، محروم سازند و از اشتباهات احتمالی سوری‌ها نهایت بهره را ببرند. این در حالی است كه چه‌بسا آن‌ چیزی كه آنان خطر بزرگ ایران می‌نامند، بیشتر توهمی است كه آگاهانه یا ناآگاهانه بر آن دامن می‌زنند.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif در مورد كنترل نفوذ ایران بر جنبش‌های فعال در منطقه، غربی‌ها با تحلیلی واژگونه نقش سپاه قدس را پررنگ دیده و تصمیم گرفته‌اند برای در بند كردن آن، سپاه قدس را از لحاظ تبلیغی به عنوان عنصر خطرناك جایگزین القاعده سازند. آنان با زیر ذره‌بین قرار دادن سپاه قدس، بنا به زعم خود، می‌خواهند بازوهای فعال ایران در منطقه و بلكه جهان را قطع كنند. در حالی كه انگیزه‌ها و مبانی فكری و عقیدتی مشابه بیشترین اثر را در الگوگیری نهضت‌های منطقه از ایران دارد و تقلیل یا انحراف انگیزه‌های تحرك مردم منطقه به پشتیبانی یا دخالت خارجی صرفاً موجب بدفهمی و واكنش نادرست در مورد جنبش‌های منطقه است و قدرت درك و حل مسئله را از كشورهای غربی خواهد گرفت.
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif در پی ناكارآمدی تحریم‌ها، آمریكایی‌ها می‌كوشند كه با تشدید تحریم‌ها علیه ایران، بر كارآمدی آن در جهت فلج‌سازی ایران بیفزایند و فعلاً هیچ گزینه‌ی دیگری جز تشدید تحریم‌ها را در ذهن ندارند.

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 19:5 :: نويسنده : علی علیکرمی

شاخه القاعده در شمال آفریقا موسوم به "القاعده  در مغرب اسلامی" روز جمعه گذشته با انتشار یک نوار ویدئویی ضمن تهدید ایران، ادعا کرد خانواده بن لادن در ایران بازداشت بوده و حکومت ایران با آنها بد رفتاری می کند.

به گزارش عصر ایران این گروه از دولت ایران خواست تا هر چه زودتر فرزندان بن لادن و یکی از همسرانش را آزاد کند .

این در حالی است که عمر بن لادن فرزند چهارم بن لادن در پاسخ به تهدیدات گروه القاعده در مغرب اعلام کرد که ایران با خانواده او در ایران هیچ بدرفتاری نکرده است.

وی روز شنبه طی تماس تلفنی با خبرگزاری فرانسه با تایید خبر خروج خواهرش "ایمان " از ایران گفت: ما تایید می کنیم که ایمان با مادرش سه روز پیش تهران را به مقصد سوریه ترک کرده اند.

ایمان بن لادن دختر 19 ساله بن لادن که سه ماه در سفارت عربستان در تهران بود روز پنج شنبه گذشته به همراه مادرش که از سوریه برای بردن او به تهران آمده بود ، ایران را به مقصد دمشق ترک کرد .

با این حال خبرهای تایید نشده برخی منابع حاکی از حضور عده دیگری از فرزندان اسامه بن لادن رهبر گروه تروریستی القاعده در ایران است که این خبرها هیچ گاه از سوی مراجع رسمی در کشورمان تایید نشده اند .

عمر بن لادن در پاسخ به تهدیدها و ادعاهای گروه القاعده مغرب اسلامی گفت : " مقامات ایران به من قول داده بودند که اجازه بدهند خواهرم آن کشور را ترک کند و به وعده خود عمل کردند ".

وی خطاب به گروه القاعده مغرب گفت : " از عمر بن لادن به رهبر شاخه القاعده در مغرب اسلامی، خشونت فقط خشونت می زاید ".

عمر بن لادن 29 ساله که با روش پدرش در کشتار انسان های بی گناه و انجام اقدامات تروریستی مخالف است خطاب به شاخه القاعده در مغرب اسلامی افزود :" من، فرزند رهبر شما به شما می گویم که این موضوع به شمار ارتباطی ندارد و مساله ای خانوادگی و مختص به خود ماست . این مساله به من مربوط است و من مسئولیت وضعیت برادران و خواهرانم در هر کجای دنیا که باشند را بر عهده دارم ".

وی با انتقاد از ادعاهای برادرش خالد و القاعده شاخه مغرب اسلامی (شمال غربی آفریقا) درباره بدرفتاری ایران با خانواده بن لادن در تهران گفت که این موضوع به آنها ارتباطی ندارد .

عمر افزود :  "من 100 درصد مطمئنم که حال برادران و خواهرانم در ایران خوب است و من این موضوع را مستقیما از دهان خود آنها شنیده ام ".

روز جمعه یک نوار تهدید از سوی گروه القاعده منتشر شد که طی آن با تهدید دولت ایران نسبت به آزادی خانواده بن لادن آمده بود : " دولت ایران باید بداند که ما حاضریم خود و تمامی متعلقات مان را برای اسامه بن لادن خانواده او و هر زن و مرد مسلمانی فدا کنیم ".

با این حال فرزند چهارم بن لادن با رد این گونه تهدیدات گفت که حال خانواده او در ایران بسیار خوب است. وی افزود که دلیل اقامت خانواده اش در ایران آن است که او هنوز نتوانسته مکانی مناسب را برای استقرار خانواده خود بیابد.

"القاعده در مغرب اسلامی " شاخه ای از القاعده است که در کشورهای اسلامی شمال غرب آفریقا فعالیت دارد

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 19:3 :: نويسنده : علی علیکرمی

خريد آنلاين از با ارزش ترين خدماتي است كه در فضاي مجازي ارائه مي شود لذا جهت كاهش آسيب هاي اينگونه خريد ها توجه به هشدارهاي پليسي در اين زمينه الزامي است .

خريد آنلاين كالاها وخدمات، از با ارزش ترين خدماتي است كه بر روي اينترنت ارائه مي شود اين امر علاوه برصرف جويي در وقت كاربران ، مزايايي چون افزايش امنيت در جابجايي پول ، كاهش هزينه هاي بازاريابي ، صرفه جويي اقتصادي و افزايش فرصت هاي شغلي و كار آفريني و كاهش سفر هاي درون شهري - صرف جوئي در مصرف سوخت و انرژي و غيره را بدنبال دارد لذا به شهروندان توصيه مي شودبه هشدار هاي پليسي كه در اين رايطه ارائه شده توجه شود .

 

1- اولين پيش فرض براي حقيقي وسالم بودن خدمات يك فروشگاه الكترونيك ، اين است كه كالا هاي مجاز ارائه مي كند. بنابر اين فروشگاه هايي كه كالاهاي غير مجاز به فروش مي رسانند ، با احتمال بسيار بالا ، به قصد كلاهبر داري به وجود آمده اند.

 

2- در هنگام تصميم به خريد از فروشگاه هاي الكترونيكي ، از تجربه ي دوستان و اشنايان نزديك در خصوص خريد هاي آنلاين استفاده كنيد واز فروشگاه هايي كه سابقه ي ارائه ي خدمات مطلوب دارند ، خريد كنيد.

 

3- صفحاتي كه ناخواسته در برابر شما باز مي شوند و حاوي تبليغات فروش كالا ها وارائه خدمات هستند ، ممكن است تقلبي بوده وقصد كلاهبرداري داشته باشند.

 

4- سعي كنيد در هنگام خريد آنلاين ، با روش هائي نظير گرفتن whois ازدامنه ي سايت اينتر نتي فروشگاه ، يا جستجو در انجمن هايي كه اعضا, آن ها ، تجربيات خريد آنلاين خود را براي اطلاع ساير اعضا، مي نويسند ، از مدير و گردانندگان فروشگاه ، احراز هويت كنيد.

 

5- در هنگام خريد آنلاين و در زماني كه پس از انتخاب كالا به درگاه پرداخت الكترونيكي بانك رهنمون مي شويد ، دقت كنيد كه حتما آدرس صفحه ي درگاه پرداخت الكترونيكي ، متعلق به همان بانكي باشد كه آرم و لوگوي آن را در صفحه مشاهده مي كنيد.

 

6- در بعضي از مواقع كلاهبرداران با جعل صفحات درگاه پرداخت الكترونيكي بانك ها ، شما را به صفحاتي هدايت مي كنند كه آدرسي بسيار شبيه آدرس شبيه بانك اصلي دارند . در صورت عدم دقت خريدار و ورود اطلاعات كارت بانكي خود شامل شماره كارت ، رمز عبور ، cvv2وتاريخ انقضاي كارت ، اين اطلاعات را در سيستم خود ثبت كرده و عملا امكان هر گونه اقدامي را با حساب و موجودي قرباني دارند.

 

7- سيتم پرداخت الكترونيكي همه بانك ها از sslوروش هاي مطمئن رمز نگاري استفاده مي كند دقت كنيد كه در نوار آدرس كنار آدرس اينترنتي صفحه پرداخت بانك نماد يك قفل يا عبارت://: httpsدرج شده باشد. در غير اين صورت قطعا صفحه جعلي است و قصد به سرقت بردن اطلاعات كارت بانكي شما را دارد .

 

8- مركز توسعه ي تجارت الكترونيكي وزارت بازرگاني ، با همكاري نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران در جهت افزايش امنيت خدمات تجارت الكترونيك ، اعطاي نماد اعتماد الكترونيكي به فروشگاه هاي الكترونيك را آغاز كرده است تا خريداران به راحتي و با آسودگي خاطر خريد خود را انجام دهند . ترجيحا از فر وشگاه هايي كه داراي اين نماد هستند خريد كنيد.

 

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 18:54 :: نويسنده : علی علیکرمی

حققان امنیتی شركت Intego چندین نسخه جدید از تروجان Flashback برای سیستم­های Mac OS X را كشف كرده اند. به گزارش این شركت امنیتی، این نسخه های جدید تروجان Flashback در تلاش برای ترغیب كاربران به نصب این بدافزار، از سه بردار آلودگی مختلف استفاده می­كنند.
جزئیات بیشتر در مورد این بردارهای آلودگی به شرح زیر است:
نسخه جدید تروجان Flashback از سه روش برای آلوده كردن سیستم­های Mac استفاده می­كند. این بدافزار نخست سعی می­كند خود را با استفاده از دو آسیب پذیری مجزا در جاوا نصب نماید. اگر این تلاش برای سوء استفاده از یكی از این دو آسیب پذیری موفقیت آمیز باشد، سیستم بدون دخالت كاربر آلوده خواهد شد. اگر این آسیب پذیری­ها وجود نداشته باشند و جاوای سیستم به روز باشد، آنگاه این بدافزار سومین روش نصب خود را آزمایش می­كند و سعی می­كند كاربر را با استفاده از یك ترفند مهندسی اجتماعی فریب دهد. این اپلت یك گواهی امضا شده را نمایش می­دهد كه ادعا می­كند توسط اپل ارائه شده است. اغلب كاربران متوجه نمی­شوند كه این پیغام به چه معناست و بر روی دكمه Continue كلیك می­كنند تا مجوز نصب را صادر نمایند.
زمانی كه كاربر این بدافزار را نصب می­كند، تروجان Flashback مرورگرهای وب و برنامه های شبكه را به دنبال نام­های كاربری و كلمات عبور جستجو می­نماید. وب سایت­های هدف این بدافزار عبارتند از گوگل، یاهو، CNN، وب سایت­های بانكی مختلف، PayPal و بسیاری سایت­های دیگر. نكته جالب توجه در مورد تروجان Flashback این است كه این تروجان دارای یك ویژگی به روز رسانی خودكار است كه به طور منظم و زمانبندی شده، با چندین وب سایت برای دریافت به روز رسانی­ های خود تماس برقرار می­كند.
Intego به كاربران OS X 10.6 توصیه كرده است كه هر چه سریع­تر جاوای خود را به روز رسانی نمایند

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 18:50 :: نويسنده : علی علیکرمی

ایگاه تحلیلی «امریکا هایجکد»، با بررسی ابعاد مختلف بازی ویدئویی «بتل‌فیلد 3»، به امکان وجود ارتباطاتی ظریف در سناریوی این بازی و سیاست‌های آینده نزدیک غرب می‌پردازد. در بخش نبرد تک‌نفره این بازی شخصیت اول داستان، گروهبانی آمریکایی است که به همراه ارتش آمریکا به ایران حمله می‌کند و در نبردی در مقابل نیروهای روس درصدد است تا مانع از انجام یک عملیات تروریستی هسته‌ای در نیویورک شود.

* طرح داستانی بخش نبرد تک‌نفره این بازی در پس جریان بازی مخفی و کم‌رنگ شده است

بعد از بازی «ارواح» نسخه 2001 مجموعه بازی‌های “Tom Clancy’s Ghost Recon”، که در قالب طرح یک نبرد (که به شکلی دقیق حمله گرجستان به اوستیای جنوبی را با پشتیبانی نیروهای ناتو در سال 2008، پیش‌بینی کرده بود) تک‌نفره منتشر شد، «بتل‌فیلد 3»، جدیدترین و مهم‌ترین بازی ویدئویی تیرانداز اول شخص است که از طرف شرکت EA روانه بازار می‌شود. «بتل‌فیلد 3» از آخرین دستاورد دنیای موتورهای گرافیکی، یعنی Frostbite 2 بهره می‌برد، که به مدد آن صحنه‌ها و کاراکترهای بازی بسیار واقعی به نظر می‌رسند. نکته‌ای که در مورد این بازی توجه را به شدت به خود جلب میکند، این است که هیچ یک از منتقدان اهمیتی به سناریوی بخش نبرد تک‌نفره این بازی ندادند، و در عوض غالبا ترجیح دادند که بخش اعظم مقالات خود را به جذابیت و نفس‌گیر بودن جزئیات گرافیکی منفجر کردن کاراکتر سایر بازیکن‌ها در حالت همکاری (co-op) و بخش چندنفره اختصاص دهند. حتی «کریس واترز» منتقد ویدئویی وب‌سایت معتبری مانند Gamespot.com نیز در طول شرح 5 دقیقه‌ای خود بر بازی، اشاره‌ای به ماهیت ارتش‌هایی که شما می‌توانید در حالت همکاری یا بخش چندنفره به لباسشان درآمده و در جبهه آنها بجنگید، نکرد. در داستان بخش چندنفره بازی، ائتلاف اقیانوس آرام آسیا، که تحت رهبری روسیه قرار دارد، از طریق فرانسه به اروپا یورش می‌برد و درگیر نبردی زمینی با سربازان ناتو و نیروهای آمریکایی در خاک این کشور می‌شود. به عبارت ساده‌تر، این بخش از بازی تصویری از جنگ جهانی سوم را ترسیم می‌کند. اما مقاله حاضر بر روی خط روایی بخش نبرد تک‌نفره بازی «بتل‌فیلد 3» متمرکز شده است. داستان که در طول بازی و توسط بازیکن به سختی محسوس و قابل دریافت است، با شیوه‌ای منفصل و خارج از جریان بازی، و با محوریت فلش‌بک‌های ذهنی کاراکتر اصلی و بازگویی خاطرات او از زمانی که تحت بازجویی نیروهای وزارت امنیت داخلی آمریکا (DHS) قرار گرفته بود، روایت می‌شود. در حقیقت، کاراکتر دو بازجوی DHS به شکلی فعال و نیرومند، و به طور پیوسته ارتباط کاراکتر اصلی، و به تبع شما به عنوان بازیکن را با فضای بازی قطع می‌کنند.

* سلیمان یک تروریست ایرانی است که با یک انفجار هسته‌ای جان 80 هزار انسان بی‌گناه را می‌گیرد

کاراکتر اصلی، شخصی به نام بلکبرن (Blackburn)، گروهبان نیروی تفنگداران دریایی آمریکا است، که شما را به عنوان بازیکن، در طول بازی و در تلاش و جست‌وجو برای دستگیری یک مامور گروه آزادی و مقاومت مردمی (People's Liberation and Resistance یا به اختصار PLR) ایرانی به نام سلیمان با خود همراه می‌کند. سلیمان دو چمدان هسته‌ای روسی را با خود حمل می‌کند و درصدد است که آنها را در پاریس و نیویورک منفجر کند. به تدریج و در طول بازی متوجه می‌شوید که تفنگداران آمریکایی برای محافظت و تامین امنیت اهداف اطلاعاتی راهبردی، رهبری و اجرای چندین عملیات سری و کوچک مقیاس نظامی را برای حمله به شهرهای مختلف ایران در دستور کار خود قرار داده است. کاراکتری که شما ایفای نقشش را در بازی به عهده گرفته‌اید، در جریان یکی از این عملیات‌ها قرار می‌گیرد. عملیاتی که در طی آن قرار است 50 هزار نیروی تفنگدار آمریکایی به تهران حمله کنند تا بتوانند بی آنکه حساسیت کسی را برانگیزند، به دنبال مامور دوجانبه روس‌ها، یا همان سلیمان که یک تروریست نابغه است، بگردند. در طی همین ماموریت، شما متوجه این نکته می‌شوید که سلیمان در حقیقت هر 3 چمدان هسته‌ای را به دست آورده که یکی از آنها هنوز در ایران است؛ و شما آن را درست در کنار دو نقشه از دو شهر پاریس و نیویورک پیدا می‌کنید. اندکی بعد مطلع می‌شوید که انفجاری اتمی در پاریس رخ داده است. بله! درست متوجه شدید. چمدان هسته‌ای در پاریس منفجر می‌شود و 80 هزار نفر کشته می‌شوند.

* بازیکن در موقعیتی قرار می‌گیرد که مجبور به کشتن هم‌رزم خود می‌شود

در پاسخ به این فاجعه، آمریکا با تمام قدرت به ایران حمله می‌کند، و در ماموریت بعد شما در نقش یک راننده تانک، به همراه یک گردان کامل تانک، به عنوان بخشی از یورش‌های سه‌گانه هوایی، زمینی و دریایی، به ایران حمله‌ور می‌شوید. در همین حین گروهبان بلکبرن ناامیدانه تلاش می‌کند تا بتواند پیش از انفجار سومین چمدان در نیویورک، سلیمان، رهبر PLR را به دام اندازد. با فرود ده‌ها هزار چترباز روس که به سرتاسر ایران گسیل شده و از پشتیبانی جنگنده‌های میگ روسی در آسمان و تانک‌ها در روی زمین برخوردار بودند، عرصه نبرد در ایران، برای نیروهای آمریکایی بدل به جنگی تمام عیار می‌شود. در نهایت گروهبان بلکبرن موفق می‌شود که جلوی وقوع انفجار اتمی در نیویورک را بگیرد. اما این مهم تنها زمانی اتفاق می‌افتد که شما به عنوان بازیکن، وادار شده‌اید به هم‌رزم تفنگدار خود شلیک کنید و با کشتن او مانع اجرای سناریوی به اصطلاح «مرگ میلیون‌ها نفر» شوید و همینطور احتمال رخ دادن انبوهی از ویرانی‌ها فاجعه‌آمیز در سرتاسر جهان را به دست نیروهای اهریمنی، از بین ببرید.

* تاریخ عرضه این بازی در بازارهای جهانی با مقاصد خاص سیاسی صورت گرفته است

مساله هولناک در این بازی آنجا نهفته است که روشی که آنها برای روایت منفصل و فلش‌بک‌گونه داستان برگزیده‌اند، حضور و نقش شخصیت‌های وزارت امنیت داخلی آمریکا را از ابتدا تا انتها، کمرنگ کرده و به حاشیه می‌راند به گونه‌ای که بازیکن به کلی از این حقیقت غافل می‌ماند که بازیگر داستانی است در مورد جنگ با روسیه، در خاک ایران، و حول محور سلاح‌های اتمی که قرار است کل مغرب‌زمین را نابود کند. این بازی در تاریخ 25 اکتبر 2011 منتشر شده است، درست زمانی که اسرائیل آشکارا به پروژه حمله به ایران، چراغ سبز نشان داده است، و پس از غلبه بر لیبی، انبوهی از سربازان آماده به خدمت در کویت مستقر شده‌اند. به علاوه، چهره‌های شاخص آمریکایی اعلام کرده‌اند که در حال تدارک تهاجم نظامی وسیعی در نوامبر آینده و در منطقه خاورمیانه و نزدیک، شامل ایران، سوریه و پاکستان هستند.

* امروزه بازی‌های رایانه‌ای، با قدرت اثربخشی چند برابر، جای فیلم‌های تبلیغاتی را گرفته‌اند

به احتمال زیاد آن دسته از مخاطبان این متن که اهل بازی‌های رایانه‌ای با کامپیوترهای شخصی یا کنسول‌ها (Xbox) نیستند، متوجه نخواهند شد که امروزه دیگر مدت‌هاست که از تاریخ مصرف فیلم‌ها، به عنوان محصولات پرطرفدار و اثرگذار گذشته است. درست به همان صورت که اینترنت باعث به حاشیه راندن تلویزیون و شیوه ارتباطی غیرتعاملی‌اش شد، بازی‌های رایانه‌ای نیز فیلم‌های سینمایی را کنار زدند. زیرا شما در حین انجام یک بازی رایانه‌ای، دیگر فقط تماشاچی صرف نیستید، بلکه شما بدل به قهرمان خواهید شد؛ و بسیاری از بازی‌های امروزی دارای داستان‌هایی هستند که به واسطه تصمیمات شما در حین بازی، تعریف و بازسازی می‌شود؛ و حال مساله این است که به همان شکل که فیلم‌های سینمایی گامی موثر در جهت پیشبرد امکان کنترل و جهت‌دهی به افکار عمومی و به تبع ترسیم دورنمایی از آینده بودند، بازی‌های رایانه‌ای با سرعتی با رشد نمایی در راه نیل به همین اهداف پیش می‌روند. تمام این دنیای مجازی ساخته شده است تا بگویند که چه تصمیمی برای آینده اتخاذ کرده‌اند، و به شما اجازه دهند تا شخصا قدم به آینده مورد نظر آنها بگذارید و آن را تجربه کنید. [مثلا می‌توان از بازی‌های Fallout یا Rage و به ویژه نسخه اصلی Deus Ex یاد کرد (Deus Ex در واقع یک بازی ضد ایلومیناتی است، که آینده را با خوش‌بینی و اهداف و تمایلات خیر بازنمایی می‌کند).]

* نبرد غرب با ایران در جریان بازی به شکل نبردی ابدی و ازلی میان خیر و شر ترسیم می‌شود

بتل‌فیلد 3، با روایت داستان به صورتی پیکاسویی، موجب جدا افتادگی ذهن و انحراف تمرکز بازیکن از محتوای داستان می‌شود، و به تبع در ذهن بازیکن یک «ناهماهنگی شناختی» ایجاد می‌کند. یعنی حمله به ایران، انفجار هسته‌ای در پاریس، و طبیعتا آغاز مخاصمات با روسیه، میلیون‌ها پسر جوان را در سرتاسر دنیا بدل به ماشین‌هایی خواهد کرد که در خود تمایلی قوی برای درگیر شدن در جنگی احساس می‌کنند که در آن، تصویرهای گنگ و مبهم ذهنیشان، نام ایران [Iran] و عراق [Iraq] را در هم ادغام و به عنوان دشمنی واحد معرفی خواهد کرد؛ به گونه‌ای که به تدریج باور خواهند کرد که آنها همیشه در حال جنگ با ایران بوده‌اند؛ و از آن هولناک‌تر اینکه، این جنگ برای آنها رنگ و بوی تفریح و خوش‌گذرانی خواهد داشت. در حقیقت، اگر شما مشغول این بازی شوید، یا حتی فقط ویدئو کلیپ‌های مربوط به عملیات‌ها را تماشا کنید، متوجه خواهید شد که آنها چطور به آرامی و بی‌سر و صدا هر حمله جدید به ایران و وسعت گرفتن دامنه برخوردها را طوری به نمایش می‌گذارند که مرحله به مرحله، گسترش یافته و به تدریج آنقدر بزرگ و وخیم می‌شود که در نهایت به یک جنگ جهانی بدل می‌شود، به صورتی که انگار از همان ابتدا به همین شکل بوده و چنین وسعت نبردی در برابر این دشمنان، کاملا طبیعی و منطقی به نظر می‌رسد. در طرح این داستان، هیچگاه به چگونگی یا حتی مبدأی بر شکل گیری روند مخاصمات اشاره نشده است؛ و در حقیقت، با این ترفند به بازیکن القا می‌شود که انگار ما [آمریکایی‌ها] در عمل و تا جایی که شما [بازیکن] می‌توانید به خاطر آورید، همواره در حال جنگ با ایران بوده‌ایم. این بازی با امتیازات و توانمندی‌هایی کامل، و با استفاده از آخرین و مدرن‌ترین موتور گرافیکی، در قامت بهترین بازی موجود حال حاضر در سبک خودش، طراحی و به بازار عرضه شده است. حمایت «مجتمع صنعتی نظامی»، با تطبیق طرح داستان این بازی با روایت مورد تاییدشان از تاریخ، از وقایع گذشته گرفته تا پیش‌بینی‌های آینده، همراه بوده و به تبع باعث شده است که جبهه آنان در طول بازی، نه تنها از منظر حقانیت که به شکل مضحکی از بعد اخلاقی نیز مورد تایید قرار گیرد.

* پیش‌بینی‌های موجود در این بازی، قابل اعتماد و در حقیقت بیانگر تمایلات سیاسی غرب است

مختصر اینکه، اگر می‌خواهید تصویری از آغاز جنگ جهانی سوم داشته باشید، به درستی می‌توانید به قدرت پیشگویی این بازی اعتماد کنید. زیرا بازی‌های ویدئویی تولید «مجتمع نظامی صنعتی»، تا به امروز همیشه به خوبی از عهده پیش‌بینی آینده برآمده‌اند. وقتی منتظر ورود این بازی به بازار بودم، احساس می‌کردم که اتفاق شومی در شرف وقوع است، و حالا آگاهی از طرح کلی داستان، بیش از پیش به نگرانی‌هایم دامن می‌زند. نمی‌توانم تصور کنم که مردم ایران پس از تماشای میلیون‌ها آمریکایی که با شادی و لذت، در فضای مجازی سه‌بعدی حاصل از یک موتور گرافیکی نیرومند، در حال ویران کردن پایتخت باستانی‌شان هستند، چه احساسی نسبت به غرب پیدا خواهند کرد.

بخش نبرد تک‌نفره شامل قسمت های زیر می‌شود :
ماموریت 4 - شکار
تهران را بمباران کنید، با حملات هوایی، فرودگاه تهران و اهریمنان ایرانی را در پایتختشان نابود کنید (پیش از انفجار اتمی در پاریس)

ماموریت 5 - عملیات گیوتین
شما یکی از 50 هزار نیروی تفنگدار دریایی آمریکا هستید که با تجهیزات زره‌پوش و تفوق هوایی، برای دستگیری سلیمان به تهران حمله می‌کنند. در طول این ماموریت شما نمی‌توانید سلیمان را دستگیر کنید اما یکی از سه چمدان هسته‌ای را پیدا می‌کنید و متوجه می‌شوید که دو چمدان دیگر از آنجا به جای دیگری منتقل شده‌اند (پیش از انفجار اتمی در پاریس).

ماموریت 6 - رفقا
انفجار هسته‌ای در پاریس

ماموریت 7 - غرش رعدها
ادامه داستان بازجویی، 80 هزار پاریسی کشته شدند، تانک‌ها به ایران حمله می‌کنند

ماموریت 10 - سنگ و سختی
درگیری تفنگداران آمریکایی با پیاده‌نظام روسیه در ایران

ماموریت 11 - کافاروف
جایی که طراحان بازی، بازیکن را مجبور می‌کنند که به هم‌رزم خود شلیک کرده و او را بکشد، وگرنه سناریوی «مرگ میلیون‌ها نفر» به اجرا در خواهد آمد

در پایان، نیویورک از نابودی توسط چمدان هسته‌ای نجات می‌یابد. اما جنگ با روسیه و ایران همچنان ادامه دارد.

* تا کنون 5 میلیون نسخه از این بازی به فروش رسیده و 5 میلیون نسخه دیگر در بازار موجود است

لازم به ذکر است چند روز پیش شرکت EA اعلام کرد که 10 میلیون نسخه از بازی «بتل‌فیلد 3» را روانه بازار کرده است، اما همانطور که می‌دانیم از «روانه بازار شدن» تا «به فروش رفتن» فاصله زیادی وجود دارد، و بسیاری هنوز علاقه‌مند بودن که از آمار دقیق فروش این بازی اطلاع حاصل کنند. EA بالاخره این موضوع را فاش کرد: 5 میلیون نسخه؛ که این تعداد، با احتساب 3 میلیون نسخه پیش‌فروش شده بازی اعلام شده است. با این حال EA هنوز آماری از تعداد نسخه‌هایی که برای سیستم‌های شخصی به فروش رفته، منتشر نکرده است. «بتل‌فیلد 3»، دقیقا یک هفته پیش وارد بازار آمریکا شد. EA همچنین اعلام کرد که تا کنون 17 عنوان محصول، تحت نام و امتیاز تجاری «بتل‌فیلد» منتشر شده که در مجموع 50 میلیون واحد از این محصولات به فروش رسیده است.