بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی
بیداری اسلامی و حمایت از جنبش 99%
درباره وبلاگ


این وبلاگ بر آن هست تا جنبش بیداری اسلامی در سراسر دنیا را حمایت کند پس با ما همراه باشید.

پيوندها
افزایش تضمینی بازدید - افزایش پیج رنک
چاپار
سنگر دفاع از آرمانها
دانلود رایگان
ردیاب خودرو

تبادل صحبتهای ناگفته
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بصیرت از دیدگاه رهبری، بیداری اسلامی و آدرس ellahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 133
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 133
بازدید ماه : 761
بازدید کل : 58014
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


فال امروز


<-PollName->

<-PollItems->

Check Page Rank of your Web site pages instantly:

This page rank checking tool is powered by Page Rank Checker service

نويسندگان
علی علیکرمی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:50 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:45 :: نويسنده : علی علیکرمی

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : علی علیکرمی

بحث ازدواج همیشه یکی از موضوعاتی است که مورد توجه بسیاری از کارشناسان وجامعه شناسان قرار داشته است،به گونه ای که شاید بتوان آن را کهنه ترین سوژه اجتماعی دانست که از قرار معلوم هیچ گاه کهنه نمی شود وهمیشه برای جامعه تازه است.

دراین میان نکته ای که فوق العاده قابل توجه به نظر می رسد بحثهای همیشگی است که درباره سختی ازدواج وجود دارد.به ویژه که در شرایط فعلی که به تعبیر کارشناسان جامعه با موجی از توقعات روبه رو است این بحثها بیش از هر چیزی حول محور ازدواج مطرح می شود.

دراین میان ما برای بررسی این موضوع خارج از کلیشه های موجود به بحث وگفت وگو با دوکارشناس حوزه اجتماعی،دکتر«پژمان محمد فر» ودکتر «احمد صادقی» پرداخته ایم ونظرات مختلف آنها را دراین زمینه وراههای حل مشکل وگره به نوعی کور ازدواج جویا شده ایم.مصاحبه ای که در ادامه خواهد آمد بخشی از گفت وگویی می باشد که با این دو کارشناس وپژوهشگر داشته ایم.

-جناب دکتر محمد فر،به نظر شما چرا علی رغم بحثهای گسترده ای که تاکنون درباره ازدواج داشته ایم هنوز نتوانسته ایم گره مشکل ازدواج را باز کنیم وجامعه ما در چندین سال اخیر همچنان با مشکل ازدواج روبه رو بوده است؟

به نظر من برای پاسخ به این سوال در مرحله اول باید به کلیت جامعه ودر کنار آن مسئولین توجه کرد واین سوال را مطرح کرد که آیا کلیت جامعه واقعا همت حل آن را داشته یا تنها به بحث درباره آن اکتفا کرده است؟

 

یعنی به تعبیری دیگرآیا جامعه و به ویژه والدین تصمیم جدی برای سر وسامان دادن وضعیت فرزندان خود دارند ویا خواهند داشت.بعد از این موضوع باید توجه کرد که واقعا ریشه در کجاست وخیلی سریع به دنبال حل آن بود.

-آقای صادقی شما هم با این بحث همت وعزم جامعه وجدی بودن ویا نبودن آن برای حل مسئله ازدواج موافقید؟

 

من هم تا حدودی با این حرف جناب محمد فر موافق هستم.چرا که واقعا بحث فکر واینکه چه اندیشه ای درمورد ازدواج در فضای کلی جامعه مطرح است بسیار مهم محسوب می شود یعنی واقعا دید جامعه در شرایط فعلی به ازدواج چگونه است.به نظر من در یک بحث کارشناسی شده باید این موضوع را از فضای جامعه استخراج کرد که دیدگاه معنوی ومادی هر کدام در این شرایط چه تاثیری دارد.

محمد فر:من هم فکر می کنم که بحث نوع نگاه به ازدواج در شرایط فعلی جامعه بسیار مهم خواهد بود.چرا که برفرض مثال اگر نگاه والدین دختر ویا پسر جامعه با دیدی مادی باشد شرایط به یک صورت است واگر دید معنوی واز روی پایه های مذهبی باشد به صورت دیگری خواهد بود.

-آقای محمد فر می شود مسئله بحث نگرشی که به آن اشاره کردید را بیشتر برای ما باز کنید؟

 

ببینید وقتی شما نگاهی معنوی ومبتنی برآموزه های دینی به ازدواج داشته باشید وازدواج را ضرورتی برای جامعه وتعالی جوانان وبرآورده شدن نیازهای عاطفی وروانی آنها بدانید طبیعتا بسیاری از موانع را سهل تر وآسان تر می گیرد وبه نوعی کمتر دچار سخت گیری می شوید چرا که هدف شما تشکیل پایه های زندگی وخانوده در جامعه می باشد.

اما اگر در طرف مقابل دیدگاه جامعه وخانواده وکلیت آن  نسبت به ازدواج دیدگاهی مادی باشد طبیعی است که دراین دیدگاه ازدواج هنگامی معنا دارد که همه چیز فراهم باشد.دراین نوع دیدگاه همه چیز مبتنی بردارندگی زوجین به ویژه اقایان است.یعنی به واقع دراین نوع فکری مرد زمانی می تواند به خواستگاری بیاید که همه چیز داشته باشد وبه همین علت دراین دیدگاه افزایش سن ازدواج وتبعات آن برای جامعه اسلامی ومذهبی اصلا مهم نیست!

صادقی :به نظر من باید برای تحلیل ریشه ای این مسئله توجه داشته باشیم که دین مبین اسلام رویکردهای اجتماعی خاص خود را برای حفظ سلامت جامعه دارد.یکی از مهمترین رویکردها وبه نوعی راه حلها که دراسلام مطرح می باشد ازدواج زودهنگام است چرا که ازدواج سلامت جامعه را در گرو این موضوع می داند.

اما از طرف دیگر وقتی برخی در جامعه نگاهی به جز دینی به ماجرا داشته باشند فرق می کند.یعنی مثلا وقتی خانواده دختران ما از همان آغاز زندگی از پسر مراسم وخانه وماشین می خواهند این نگاه را دیگر نمی توان نگاه دینی دانست.چرا که براساس مطالعات آماری مشخص شده که بخش اعظمی از جوانان ما در سنین حدود ۳۴یا ۳۵ سال می توانند چنین امکاناتی را بدست آورند واگر قرار باشد همه اینها را داشته باشند وسپس برای ازدواج در چنین سنینی اقدام کنند دیگر این ازدواج معنایی ندارد ونمی توان نشانی از شادابی وطراوت درآن دید.ضمن اینکه در تفکر دینی سن بالای ازدواج برای جوانان به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.

-آقای محمد فر نظر شما دراین باره چیست،شما هم مثل اقای صادقی براین باور هستید که ازدواج در سنین بالا مطلوب نیست وبرمبنای تفکر اسلامی جوانان برای ازدواج حتما نیازی به داشتن همه چیز ندارند؟

بله بنده هم کاملا موافق هستم.ببینید بیایید کمی روشن تر وریز تر صحبت کنیم.فرض کنیم که یک پسر می خواهد تحصیل کند.این پسر اگر بخواهد در یک رشته معمولی دانشگاهی تا مقطع کارشناسی ار شد تحصیل کند هنگام فارغ التحصیلی دراین مقطع حدود ۲۵ سالش خواهد بود.بعد از آن هم که دوسال خدمت را پیش رو دارد وپس از آن هم جویای کار شود، خوب طبیعتا ار پیش مشخص است که سن این فرد بالا می رود.

 بحث خدمت را مطرح کردید،برخی از جوانان در برخورد با ما همیشه می خواهند که بحث ارتباط خدمت با ازدواج ویا افزایش سن را با کارشناسان درمیان بگذاریم. نظر شما که به عنوان دو پژوهشگر واستاد دانشگاه دراین زمینه مطالعاتی داشته اید چیست؟

 

محمدفر:به نظر بنده بحث خدمت باید در جای خودش مورد ارزیابی وبررسی قرار بگیرد وتمام ملاحظات سیاسی ودیگرمسائل هم در آن مد نظر قرار بگیرد.اما آنچه که می توان به آن دراین بحث اشاره داشت این است که خدمت اولا باید هدفمند شود وثانیا باید به گونه ای تنظیم شود که مانعی برای ازدواج جوان محسوب نگردد.به نظرمن باید دراین زمینه بیش ازاین چیزی که تاکنون انجام شده برنامه ریزی صورت بگیرد.البته از بحث هزینه وفایده برای جامعه هم نباید به آسانی عبور کرد وباید این موضوع مورد بررسی پژوهشی قرار گیرد که خدمت برای جوانان به چه صورت است وآیا خدمت مانعی برای برخی امور اجتماعی-فرهنگی جوانان محسوب می شود یا خیر!

صادقی:من براین عقیده ام که خدمت باید شروع کاری شان باشد یعنی به گونه ای که جوان از همان روزهای آغاز به خدمت متناسب با رشته تحصیلی ویا تخصصش به صورتی به کارگرفته شود که تا پایان خدمت یک متخصص درآن زمینه باشد.به این صورت ما پس از پایان خدمت با جوانانی روبه رو هستیم که در طول دوران خدمت در زمینه تخصصی خود متبحر شده اند وحالا آماده ازدواج هستند.البته در زمان هایی که امکانش وجود دارد باید طرحهایی برای کاهش زمان خدمت هم مد نظر باشد.

با تمام این اوصاف شما چه طرحی را برای حل نهایی ماجرای ازدواج ونهادینه کردن آن به عنوان یک فرهنگ پیشنهاد می کنید؟

محمد فر:قبل از اینکه جواب این سوال شما را بدهم باید از شما به عنوان یک رسانه تشکر کنم،چرا که یکی از مهمترین راه حلهای فرهنگی این موضوع حضور گسترده رسانه ها وکارشناسان دراین حوزه می باشد.چرا که در عصر نکنولوژی این رسانه ها وارتباطات هستند که می توانند یک مسئله را به طور کامل نهادینه سازی کنند.در کنار این موضوع باید ریشه های غلط فکری خانواده ها را هم عوض کنیم.یعنی یک تحول اساسی فکری در مورد ازدواج در خانواده های ایرانی به وجود می آوریم.

می توانید کمی منظورتان را دراین باره بیشتر توضیح دهید؟

محمدفر:ببینید در حال حاضر خانواده های پسران ودختران به ویژه دختران اصلا درک درستی از نیازهای جوانان ندارند،آنها گمان می کنند که جوانان حالا حالاها نباید به ازدواج فکر کنند و وقتی باید به سمت ازدواج سوق پیدا کنند که همه چیز داشته باشند.بنده خودم بارها این مسئله را مشاهده کرده ام که بسیاری از جوانان از ترس اینکه خانواده او را مورد شماتت قرار دهد در مورد ازدواج تا سنین بالا هیچ چیز نمی گوید،چرا که بسیاری از خانواده ها به او می گویند تو هنوز در سنین پایین برای ازدواج بچه ای!در حالی که این سبک رفتاری،کاملا در تعارض با یک جامعه دینی سالم خواهد بود.

 

صادقی:بگذارید بنده حرفهای آقای صادقی را از باب دیگری کامل کنم.چرا که بارها شده جوانان به بنده دراین زمینه مراجعه کرده اند وبه این نکته اشاره می کنند که اگر بر طبق گفته های والدینمان برای ازدواج در سنین ۲۳ یا۲۴ سالگی بچه هستیم.پس باید چه زمانی ازدواج کنیم؟

این سوال در ذهن جوانان ما دراین سنین در حالی شکل گرفته که خود والدین آنها چه پسران وچه دختران،در سنین حتی پایین تر ازاین ازدواج کرده اند.حال سوال اینجاست که آیا خود این والدین در زمان قبل از ازدواج با نیازهای طبیعی وفطری خود کلنجار نمی رفته اند؟ویا بخشی از ازدواج آنها بر همین انگیزه نبوده است؟

از طرف دیگر علاوه بر تمام این سوالات بسیار مهم،این موضوع هم باید مدنظر والدین قرار گیرد که در عصر امروز محرکهای غریزی وجنسی از طریق ابزار آلات مختلف برای جوانان مذهبی جامعه ایران بسیار بیشتر شده وبه این ترتیب این موضوع می تواند نقش مهمی در بحرانهای اجتماعی داشته باشد وتنها نسخه قطعی برای جلوگیری از تبعات این موضوع در یک جامعه دینی ازدواج زود هنگام است.

 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : علی علیکرمی

 

 

نکته ای که به صورت قابل توجهی باید به آن اشاره داشت این مطلب است که غرب با ادامه این شرایط بالاجبار باید روز به روز از مواضع خود عقب نشینی کند.چرا که شرایط افکار عمومی به شدت در حال منفی شدن کامل نسبت به سیاستهای غیر دوستانه وغیر منطقی کشورهای غربی است وهمین مساله آنها را تحت فشار قرار خواهد داد.

 

یکی از مهمترین خبرهایی که در چند روز اخیر روی رسانه های گروهی گوناگون وبه ویژه رسانه های غربی قرار گرفت بحث آمادگی آمریکا برای امتیاز دهی به ایران بود.آن چنان که بسیاری از رسانه های گروهی از جمله شبکه های خبری آمریکا مانند سی ان ان هم به این مسئله اشاره داشت.

دراین میان نکته ای که به یکباره توجه کامل افکار عمومی دنیا را به خود جلب کرده وسبب حتی شوکه شدن آنها شده این مطلب می باشد که آمریکا علی رغم تلاشهای گسترده خود برای تحت فشار قرار دادن ایران به این صورت حاضر به دادن امتیاز شده است.

برای درک بهتر این موضوع وچرایی این وضعیت باید به نگاهی به شرایط منطقه ومیزان تاثیر گذاری ایران دراین شرایط داشت چرا که از یک سو ایران به دلیل موقعیت خاص وقدرت برتری که نسبت به دیگر کشورهای منطقه دارد در شرایط فعلی به عنوان یک قطب منطقه محسوب می گردد که آمریکا در حال حاضر نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد.از طرف دیگر شریان حیاتی نفتی وبحث نفوذ ایدئولوژیک ایران در کشورهای منطقه هم از دیگر نکاتی محسوب می شود که غرب نمی تواند بدون نگاهی به آن درباره ایران تصمیمی بگیرد.

این موضوع در حالی است که آمریکا در چند ماه اخیر به صورت ویژه والبته بدون منطق سیاسی تلاش در راستای فشار بیشتر برایران را افزایش داده،آنقدر که برخی از کشورهای بزرگ مانند چین وروسیه وحتی ژاپن این جهت گیری آمریکا وبه تبع آن اروپا نسبت به ایران را یک جهت گیری کاملا مغرضانه عنوان کرده اند واین اعتراض خود نسبت به این عملکرد دنیای سیاسی غرب را ،علنا و آشکارا بیان داشته اند.

در واقع به دلیل همین موضع گیری قدرتهای بزرگ آمریکا از این پس باید تمام تلاشهای خود برای فشارها برایران را کنار بگذارد. چرا که اولا فشارها جواب نداده است،ثانیا عرفهای بین المللی بیش از این به آمریکا اجازه طی روند فرا قانونی را نمی دهند.از سوی دیگر،ماجرا وقتی برای اروپا وآمریکا بغرنج تر می شود که تا به حال هیچ مسئله خاصی که نشان از غیر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران داشته باشد وجود نداشته وهمین مسئله سبب شده که تحریمها وفشارهای گوناگون بیش از گذشته افکار عمومی دنیا را تحت تاثیر قرار بدهد.

 

 

 

 

سیاستهای غیر دوستانه غرب در مقابل شفاف سازیهای ایران

 

این موضوع وقتی دایره تسلیم را برای غرب تنگ تر می کند که مقامات ایران اعلام می کنند که ایدئولوژی اسلامی  آنها اجازه دستیابی به صلاح هسته ای را به آنها نمی دهد واین کشور تنها به دنبال مباحث صلح آمیز هسته ای می باشد. 

 

 

دراین بین نکته ای که به صورت قابل توجهی باید به آن اشاره داشت این مطلب است که غرب با ادامه این شرایط بالاجبار باید روز به روز از مواضع خود عقب نشینی کند.چرا که شرایط افکار عمومی به شدت در حال منفی شدن کامل نسبت به سیاستهای غیر دوستانه وغیر منطقی کشورهای غربی است وهمین مساله آنها را تحت فشار قرار خواهد داد.در همین رابطه باید به تظاهرات چند روز پیش تظاهرات ضد جنگ با ایران در آمریکا اشاره داشت.

اما در کنار تمام این مسائل که هر کدام را باید علتی کاملا مشخص برای لزوم امتیازدهی غرب به ایران در مذاکرات آینده ۵+۱ دانست باید به بحث دیپلماسی فعال ایران هم اشاره داشت،به ویژه که صحبتهای رهبر انقلاب اسلامی درباره حرام بودن سلاح هسته ای در اسلام تاثیر دیپلماتیک بسیاری در منطقه وجهان داشته وهمین موضوع به نوعی تمام هجمه های غرب را مبنی بر علاقه ایران به سلاح هسته ای به طور قابل توجهی خنثی کرده است.

 

به نظر می رسد با توجه به تمام این شرایط آمریکا ومتحدین اروپایی اش در اجلاس آینده ۵+۱ باید امتیازات قابل توجهی به ایران بدهند که این امتیازات با گذشت زمان بیشتر خواهد شد چرا که از لحاظ دیپلماتیک، ایران به دلیل شفاف سازیهایش روز به روز درحال قرار گرفتن در موقعیت بهتری است.


 
پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : علی علیکرمی

پس از پایان جنگ تحمیلی و شکست رویاروئی نظامی غرب و ایادی آن در برابر انقلاب اسلامی ایران،نظام سلطه برای جبران این ناکامی استراتژی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را متحول نموده و با نیت ا ستمرار روند  براندازانه، در جبهه فرهنگی مشغول طراحی و اجرای توطئه های گوناگون شد.با گسترش و فراگیر شدن امکانات فضای مجازی،عرصه جدیدی برای مهاجمین فرهنگی ایجادگردید که با بهره گیری از آن توانستند بخشی از نگاه مسموم خود به جهان و جهانیان را به جوانان کشورمان منتقل نموده و در واقع این حوزه را به عرصه تاخت و تاز علیه هویت ایرانی و اسلامی کشورمان تبدیل نمایند

در فرآیند تهاجم فرهنگی که بعدها به جنگ نرم تعبیر و تفسیر گردید،فرهنگ جامعه به عنوان سنگ زیرین و پایه اصلی جامعه مورد هدف قرار گرفته و مسخ هویت اسلامی و ایرانی در دستور کار دیوصفتان قرار دارد.دشمن، عقبه جمهوری اسلامی ایران یعنی اخلاق اسلامی،ایمان و توکل به خداوارزشهای الهی را نشانه رفته و با شعارهای فریبنده همچون جهانی سازی و دهکده جهانی و ...به صدور فرهنگ ضدارزشی و تحمیل سبک زندگی غربی به مردم کشورمان می اندیشد

در واقع فریاد بلند ناتوی فرهنگی ،عاری ساختن جهان اسلام از هویت انسانی-اسلامی و در نهایت براندازی نظام جمهوری اسلامیست.سردمداران این سیاست نیز هیچ ابائی از علنی کردن این استراتژی نداشته و صراحتا به نشانه گیری فرهنگ اسلامی اشاره نموده اند.

"دیوید کیو" مامور سازمان سیا میگوید:مهم ترین حرکت در براندازی جمهوری اسلامی ایران ،تغییر فرهنگ فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم

"شجاع الدین شفا" ضدانقلاب مقیم خارج از کشور می نویسد:اصولا راهبرد جدید ما مبارزه فرهنگی است.ما باید بینش مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ایران ساقط شود

برنامه ریزان تهاجم فرهنگی برای دست یابی به اهداف شوم خود بسترها و نقاط آسیب پذیری جامعه اسلامی را شناسائی نموده و با تکیه بر گسل های زلزله خیز فرهنگی در تلاش برای کاهش مقاومت  جامعه در برابر نفوذ فرهنگ غربی بر می آیند.با توجه به ارزش و اعتباری که اسلام برای نهاد مقدس خانواده قائل شده،نوک پیکان این حملات به سمت سست کردن بنیاد خانواده ها نشانه گیری شده و زنان بعنوان پرورش دهندگان نسل انقلابی،در کانون توجهات قرار گرفته اند.در همین راستا نیز عمده ترین استراتژی شبکه های ماهواره ای بر ترویج اباحه گری،روابط نامشروع وخیانت در خانواده ها استوار  گردیده تا بواسطه آن از انسجام  و عمق اثرگذاری این نهاد مقدس بکاهند

مهم ترین شاخصه یک زن ایرانی مسلمان،رعایت حجاب اسلامیست.بهمین دلیل واضح است که مبارزه با حجاب و ترویج بی حجابی و بد حجابی در جامعه اسلامی،در راس برنامه های تهاجم فرهنگی قرار گیرد.از این حیث،دشمن حجاب زنان ایرانی را بزرگترین مانع برای دستیابی به اهدافش تلقی نموده و بهمین دلیل است که با سرمایه گذاری فراوان و بهره گیری از طیف گسترده ای از امکانات رسانه ای خود درصدد کاهش تدریجی ارزشهای زن مسلمان بر می آید. به تعبیر زیبای شهید محمدحسن جعفرزاده که میتوان آنرا خواسته همیشگی شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی از زنان گرانقدر این کشور دانست:", قبل  از هرچیز استعمار ,از سیاهی چادر زنان ما میترسد تا سرخی خون شهدا "

همفر جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود مینویسد:زنان ایران دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست.به هروسیله ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی را دربین مسلمانان رایج نمود و ابتدا برای گول زدن آنها "برای اینکه"حجاب را کنار بگذارند باید به آنها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نیست.

بر اساس همین تئوری پردازی استعمار، شاهد انواع دروغ پردازی و جعل تاریخ ایرانی و اسلامی در رسانه های وابسته به بدخواهان این مرز و بوم هستیم که با بهره گیری از شگردهای مختلف در صدد تحریف حقائق به منظور تامین اهداف شوم خود هستند.لذا زنان بابصیرت و برومند کشور عزیزمان باید با نگاهی تیزبینانه این حرکت خزنده در عرصه فرهنگ کشور را مشاهده و رصد نموده و حجاب اسلامی خود را بعنوان عنصری بازدارنده در برابر تهاجم فرهنگی،پاس دارند.

همه ساله بطور متداول با شروع فصل گرما، بر شدت بدحجابی ها در کشور افزوده شده و متاسفانه شاهد جلوه های نامناسبی از بدپوششی در جامعه هستیم که به هیچ وجه درخور و شایسته یک زن مسلمان ایرانی نیست.علاوه بر این،امسال آغاز فصل گرما مقارن با سالگرد شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(س)گشته و همین تقارن زمانی نیز بار مسئولیت زنان کشورمان را سنگینتر نموده است.بیشک حفظ حرمت و شان ایام عزاداری بانوی برگزیده عالم،مستلزم رعایت پوشش مناسب در خواهران گرامیست که زهرای اطهر(س)را الگوی زندگانی خویش قرار داده اند

در این میان نقش بانوان مومن و متدین مازندرانی جایگاهی برجسته می یابد.استان لاله خیز مازندران مهد فرهنگ علوی و دیار مردمانیست که در طول تاریخ دل در گرو محبت ائمه معصومین سپرده و در هیچ برهه ای از زمان،از مجاهدت برای اعتلای اسلام فروگذار نکرده اند.تقدیم بیش از ده هزار شهید به انقلاب اسلامی ایران،خود گواهی بر این ارادت خالصانه است.بی تردید شایسته استان ما نیست که خدای ناکرده جلوه های بدحجابی در آن مشاهده شده و احساسات خانواده های معظم شهدا جریحه دار گردد.فراموش نکنیم عزت امروز کشور ناشی از خون پاک شهدای این مرز و بوم و صبر و بردباری خانواده هائیست که فرزندان برومند خود را نثار این کشور نموده اند.

بارها و بارها از زبان خانواده های معظم شهدا شنیده ایم که هیچ چیز به اندازه مشاهده مصادیق بدحجابی در جامعه،داغ عزیزان آنها را تازه نمیکند.پس اگر مرحمی بر آلام این بزرگواران نیستیم،لااقل انصاف حکم میکند موجبات رنجش خاطر آنها را فراهم نیاوریم.

از سوئی دیگر استان مازندران به واسطه برخورداری از نعمات طبیعی همچون جنگل و دریا همه ساله میزبان جمعیت فراوانی از مسافرین بوده و در این میان،حفظ پوشش مناسب توسط بانوان مازندرانی میتواند زمینه های بدحجابی و بد پوششی مسافرین را نیز به شدت کاهش داده و از هنجارشکنی در این خصوص جلوگیری نماید

 میگویند پس از رحلت رسول اکرم(ص)زهرای مرضیه هیچگاه لبخند نزد،مگر زمانیکه مطمئن شد پس از رحلتش در تابوتی تشییع خواهد شد که پوشش مناسبی را بر پیکر مبارکش تامین خواهد کرد.زنان عزیز کشورمان که پیروی از منش زهرای اطهر ،همچون مدال افتخاری بر گردنشان آویخته است باید به احترام چادر خاکی بانوی دو عالم  و به احترام ایام عزای الگوی جاودانه زنان جهان،دقت و مراعات بیشتری در نحوه پوشش خود بعمل آورده و قلب نازنین دخت گرامی رسول خدارا از کردار خود راضی و خشنود نمایند

 
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : علی علیکرمی

در حالی سنت گرامیداشت نوروز از گذشته‌های دور تاکنون پابرجا مانده است که با ورود اسلام خرافات این آئین دیرین به تدریج حذف و سلسله اعمالی رواج یافت که اکنون جزئی از تأکیدات اسلام نیز به شمار می‌آید.

خبرگزاری فارس: نوروز در آئینه اقوام و ملت‌ها

به گزارش فارس، فرهنگ هر کشوری پیوند ناگسستنی با آداب و رسوم و سنت‏های مردمی دارد که گردهم جمع آمده و بنیان‏ ملتی را بنا نهاده‏اند که هریک به طریقی در احیا و نگهداشت سنن و آداب ملی خود می‏کوشند که در این بین گرامیداشت آیین نوروزی در میان کشورهای حوزه نوروز یکی از مهمترین این آداب و رسوم است.

جشن‌های آیینی عموما مناسبت‌ها و خصلت‌های ویژه‌ای دارند که در میان اکثر اقوام مشترک است، بطوریکه مهمترین ویژگی جشن یا عید، ریشه‌های مذهبی آن است که به این مراسم‌ها رنگ و بویی دینی و مکتبی می‌بخشد.

جشن نوروز که پس از ورود اسلام مشروعیت دینی خود را نیز کسب کرد، گستره آسیای مرکزی، شبه قاره هند، قفقاز و بالکان را در نوردیده و در بسیاری از کشورهای این حوزه 400 میلیونی گرامی داشته می‌شود.

از همین رو، سنت‌های دیرپای نوروزی از قبیل، خانه تکانی، نوپوشی، اظهار نشاط و شادمانی، استفاده از بوی خوش، دید و بازدید، دادن هدایا، فراموش کردن قهرو کینه، برقراری صلح و آشتی با دوستان، عفو و بخشودگی، رفتن به زیارت اهل قبور در آخر سال، دعا و نیایش در هنگام تحویل سال، همگی جزئی از همین ریشه‌های مذهبی است که اکنون به قوت در ایام عید نوروز در میان ملل مختلف مشاهده می‌شود.

سایه اسلام و ایران بر آیین نوروزی در میان اقوام مختلف

در حالی که بسیاری از سنت‌های ایرانیان بعد از ظهور اسلام در ایران از بین رفت و سنت‌های اسلامی جای آنها را گرفت، اما عید نوروز به جهت پاسداشت و مطابقت دادن خود با اصول اسلامی در آن بین باقی ماند. شاید به خاطر این باشد که در این روز امور معنوی و حوادث مذهبی متعددی به وقوع پیوست که آنرا جاودانه ساخت.

این در حالی است که تعیین موضع اسلام و نحوه برخورد دین با عادت‌ها، آداب، رسوم و فرهنگ ملت‌های مختلف جهان از موضوعات مهم اجتماعی و فرهنگی است که در روزگار ما تحقیقی جدی و همه جانبه می‌طلبد.

جشن نوروز حتی پس از تغییر دین در ایران نیز معنا و مفهوم آیینی خود را از دست نداد و فقط پاره‌ای از نمادها و آداب آن مبتنی بر آموزه‌های دین اسلام تغییر یافت و اصلاح شد.

کهن‌ترین یادی که از نوروز در دوران اسلامی شده است، به زمان حضرت علی (ع) برمی‌گردد و بنابر این روایات نوروز روزی است که حضرت علی (ع) به خلافت رسید و نیز روزی است که واقعه غدیر خم روی داد و نیز روز بعثت پیامبر (ص) و نزول وحی بر حضرت محمد (ص) و حتی شکستن بت‌ها به دست حضرت ابراهیم (ع) و ... است که صرف نظر از صحت و سقم این باورها، نشان از از دریچه دین دیدن نوروز است.

نوروز آیینی نیست که فقط در ایران فعلی شناخته شده باشد بلکه در تمام سرزمین‌های این منطقه، فرهنگ نوروز یک آیین محترم‏ شناخته می‌شود بطوریکه بخشی از پاکستان، افغانستان، ترکیه، آسیای مرکزی و قفقاز و...همه نوروز را جشن می‏گیرند،حالا گاهی رسمیت‏ حکومتی پیدا کرده و گاهی هم نکرده ولی هنوز زنده بوده و محمل پیوند ملل قرار گرفته است. 

نگاه کارشناسی به مسئله تطابق سنت‌های اسلامی با آداب و رسوم نوروزی نشان می‌دهد اسلام با هرگونه آداب و سنت و مراسمی که با نیازهای فطری انسان سازگار و زمینه تکامل و نشاط واقعی انسان را فراهم نماید، موافق است و بسیاری از فرهنگ‌های خوب از جمله آداب و و عید ملی نوروز که مشترکات زیادی با ارزش‌های ملی و مبانی دینی داشته است، در خود هضم کرده است.

همچنان که مقام معظم رهبری در جواب سوالی درباره عید نوروز فرمودند، "اسلام با آداب و سنن ملت‌های مختلف سر جنگ ندارد، گرچه که در اسلام آداب و سنن خاصی هست، هیچ اشکالی ندارد که ملت‌های گوناگون در کنار آداب و سنن اسلامی، آداب و سننی را که از قرن‌ها تجربه یا عادت یا به هرحال از گذشتگان به ارث برده‌اند، حفظ کنند. تنها یک شرط باید مورد ملاحظه قرار گیرد و آن این است که این آداب و سنن ملت‌ها با روح اسلام منافاتی نداشته باشد..."

عقلانیت موجود در دین عامل گسترش فرهنگ اسلامی در میان اقوام مختلف

این در حالی است که گذشته از مراسم جشن و شادمانی به عنوان عید نورز و نیز انجام سلسله کارهایی مانند پوشیدن لباس تازه، خانه تکانی، نظافت، صلح ارحام، دید و بازدید، بخشندگی، سلسله اعمال عبادی نیز مانند غسل، نماز و روزه، و حتی خواندن دعایی ویژه اکنون در میان مللی که سنت نوروز را پررنگ تر از گذشته گرامی می‌دارند، نمایان است.

همچنان که مخالفت نکردن اسلام با آن دسته از آداب، سنن و فرهنگ‌های پسندیده و پذیرفته شده در میان ملت‌ها و حساسیت نشان ندادن به آنچه بی زیان و ضرر است، مانند زبان، خط، گویش، نوع پوشش و یا تایید وپذیرش آنها به هیچ وجه به معنای تاثیر پذیری از فرهنگ‌ها و موضع انفعالی در برابر آنان نیست، بلکه اینگونه موضع گیری‌های واقع بینانه مبتنی بر خرد و منطق و استوار بر اصول دین و دوری از تعصب‌های بی جا و بی مورد دلیل قوت و باعث سرعت گسترش روزافزون اسلام بوده و اسلام را دینی جاودانه، جامع، جهانی، پرجاذبه و ماندنی ساخته و عالی ترین نوع تاثیر گذاری و فرهنگ سازی را در سطح جهانی داشته است.

از اینرو عید نوروز را می‌توان به عنوان یک عید با رنگ و بویی مذهبی در کشورهای مسلمان منطقه برشمرد. جایی که مردمانش در گذر زمان از رسوم و خرده فرهنگ‌های قومی به فرهنگ کلان منطقه‌ای دست پیدا کرده‌اند که ثبت جهانی نوروز از سوی یونسکو و به رسمیت شناختن آن نشان از عقلانیت و سنت‌های حسنه‌ی ماندگار و جاودانه‌ای دارد که بلوغ فکری و فرایند فطری ملل بصیر و مسلمان را در حفظ میراث ماندگار فرهنگ غنی نشان می‌دهد.

همچنان که "شهید مطهری" در کتاب "اسلام و مقتضیات زمان" در اینباره نوشته است: "از جامعیت اسلام است که نسبت به بسیاری از امور دستور نداشته باشد و مردم را آزاد بگذارد.یک سلسله آداب و رسوم میان مردم و هست که اگر آنها را انسان از طریق مثبت انجام بدهد، نه جایی خراب میشود و نه جایی آباد و اگر ترک هم بکند همین طور".

بنابراین در صورتی که دلیل معتبری بر مخالفت شریعت با نوروز در دست نباشد و بر این آیین باستانی و ملی آثاری چون بدعت، تشریع، تشبه به دشمن، شرک، فساد و تضاد با ارزش‌ها مترتب نگردد، مقتضای اصول و قواعد کلی اسلامی و موازین فقهی و اصولی بی اشکال بودن برگزاری مراسم نوروزی است و به صرف اینکه سنتی کهن و متلعق به ایران باستان و عهد زرتشتیان است، نمی‌توان با نام دین مخالفت با آن برخاست و آن را نا مشروع اعلام کرد.

یادآور می‌شود، آمیختگی و اشتراکات سنت‌های حسنه عید نوروز با فرهنگ اصیل اسلام و هضم شدن آن با فرهنگ متعالی اسلام از نظر آیات و روایات بیانگر رخدادهای تاریخی و پیوند عید طبیعت با عید معنویت در تکامل، تعامل و وصول به حیات غایی است.

در نهایت آنکه، عید نوروز بهار طبیعت است، اگر ما خرافات و نقاط منفی و تاریک را از چهره این عید بزداییم و به معرفی و شناساندن آن دسته از آداب و رسومی همت گماریم که نه تنها هیچ منافاتی با ارزش‌های اسلامی و ایرانی ندارد، بلکه تایید کننده واجباتو اصول دین مبین اسلام نیز خواهد بود، از دید مکتب نیز عیدی عزیز و ارجمند را معرفی کرده‌ایم.

 
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : علی علیکرمی

آنهایی که حاج کاظم رو بعد از خیبر دیدند یادشان هست که حاجی خیلی شکسته شده بود. داغ ابراهیم همت، مرتضی سلمان طرقی، حمزه دولابی، احمدساربان نژاد و رحمت الله کُرد داشت کاظم رو از پا درمی‌آورد.

خبرگزاری فارس: ژنرالی که به هیچ تیری "نه" نگفت

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، مهم نیست چه کسی موسس تیپ بوده و بعد چه کسی فرمانده شده و بعد چه کسی تیپ رو به توانمندی عملیاتی رسونده. این برای بازی های ماها مهمه نه برای اون نازنینان به عرش سفر کرده.

امام عزیز فرمودند اگر همه پیامبران خدا رو یکجا جمع کنند هیچ اختلافی بینشان نیست، چرا که همه اونها یک مبداء و یک مقصد رو نشان می‌دهند و آن هم خداست. این حرف حکیمانه در مورد فرماندهان عزیز ما که پیرو پیامبران هستند هم در جنگ مصداق داشت. شهید محسن وزوایی عاشق شهید علی موحد دانش و شهید حاج کاظم رستگار بود.

شهید موحد مخلص، وزوایی و رستگار بود و شهید رستگار وارث هر دو. غربت ارثیه فرماندهان تهرونه و از غربای فرماندهان تهرون شهید رستگار و شهید موحد هستند.می‌گویند حاج کاظم رستگار به خاطر اعتراض به روش اداره جنگ از سوی بعضی از فرماندهان رده بالای سپاه  مغضوب شد؛ این ظاهرقضیه است. اما این حقیر که بعد از عملیات خیبر بارها پای درد دل شهید رستگار بودم و الان هم اون صدای بم و پر طنینش تو گوشم هست و‌ بعد از 27 سال دارم مرور می‌کنم، فهمیدم که رستگار از کبریایی بعضی از فزماندهان جنگ به ستوه اومده بود. از منم منم زدن بعضی ها می‌نالید. اما من و امثال من چون دیدمون به اندازه دیدن نوک بینی یمان هم نبود به او حق نمی‌دادیم.

زمانه چرخید و دیدیم در یکی دوسال پیش این کبریایی کار دستشون داد. این منم زدن از چشم مردم انداختشون. حالا زوده امثال من و ما بفهمیم، حاج کاظم چه کرده.

شهید رستگار در زمان خودش سرآمد فرماندهان عملیاتی تهران بود و تمام رزمندگان تیپ 10 سیدالشهداء(ع) و لشگر 27 محمدرسول الله(ص) اون رو یک اسطوره جنگ میدونستن. حتی دشمن هم این رو فهمیده بود. هرکجا می فهمید فرمانده میدان رزم، حاج کاظم رستگاره با همه توان میومد. اینرو همه شنیدند. وقتی تعریف می‌کنند از شهادت دلاورمرد خیبر، شهید حاج محمد ابراهیم همت در جزیره مجنون محاله از تموم شدن نیروها و قرض گرفتن نیرو از قاسم سلیمانی عزیز نگن. اما هیچکس از آنچه که بر رستگار در خیبر گذشت چیزی نمیگه. فقط می‌گویند رستگار اعتراض داشت به نحوه اداره جنگ، آخه اگر اونا هم جای رستگار بودند و سه روز پاتک جنون آمیز دشمن رو که خودشون گزارش دادن چقدر توپ وحمپاره از آسمان بارید تجربه می‌کردند و در حد عملیاتی تیپ سیدالشهداء(ع) بدنهای زیر شنی های تانک له شده رو می‌دیدند تاب نمی‌آوردند.

 

 
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:, :: 11:23 :: نويسنده : علی علیکرمی